Web Analytics Made Easy - Statcounter

آرش خوشخو گفت: مرگ تنها چیزی است که آگاهی ما را فعال می‌کند و «جهان با من برقص» هم از نوعی اندیشه و جهان‌بینی ناشی شده است. آدم‌ها در پایان فیلم فکر می‌کنند مرگ کاراکتر اصلی نقطه جمع شدن بعدی آن‌هاست.

به گزارش خبرگزاری فارس، این برنامه که از شبکه پنج سیما پخش می‌شود شب گذشته با نقد فیلم «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت آغاز شد و  در ابتدای این برنامه بهروز افخمی اظهار کرد: قرار بود در بحث سلبریتی ها و ماجراهای تحریم‌هایی که در هفته گذشته از طرف برخی رخ داد، حرف بزنم و به‌حساب برخی برسم اما نظرم عوض شد و دلیلش این بود که چند ساعت پیش فیلم سروش صحت را دیدم که پر از دعوت به آرامش بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه آرش خوشخو منتقد سینما با اشاره به ساختار «جهان با من برقص» عنوان کرد: جمع شدن اعضای خانواده و دوستان چند سالی است در سینمای جهان و ایران دیده می‌شود. نمونه‌های زیادی هم از این مدل داشته‌ایم. همچون فیلم «مادر» علی حاتمی، «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «مرگ ماهی» و «درباره الی» که اتفاقاً از لحاظ بافت کار اصغر فرهادی خیلی به فیلم سروش صحت نزدیک است، بسیاری از فیلم‌هایی که با جمع شدن آدم‌ها شکل می‌گیرد درباره مرگ است. تفاوت فیلم فرهادی این است که دوربین او رو به پایین و درباره روابط و زندگی و مادیات است اما در فیلم‌های این چنینی مرگ و سرنوشت اهمیت پیدا می‌کند. صحت هم سعی دارد نگاهی درباره زندگی و مرگ به ما منتقل کند.

مافی در ادامه با اشاره به مسئله مرگ و مرگ آگاهی در فلسفه عنوان کرد: این فیلم با انگاره مرگ آگاهی معتقد است کسی که از مرگ، آگاهی دارد بر این اساس شروع به حرکت می‌کند.

وی اضافه کرد: مرگ تنها چیزی است که آگاهی ما را فعال می‌کند. این فیلم هم از نوعی اندیشه و جهان‌بینی ناشی شده است. آدم‌ها در پایان فیلم فکر می‌کنند مرگ کاراکتر اصلی نقطه جمع شدن بعدی آن‌هاست.

خوشخو در ادامه به تصویر طبقه متوسط در این فیلم اشاره و بیان کرد: زندگی طبقه متوسط معمولاً در سینما بد نگاه شده است درحالیکه این فیلم نشان می‌دهد چقدر به این طبقه خوش می‌گذرد. فقط داریوش مهرجویی است که تلفیقی خوب در زندگی طبقه متوسط به وجود آورده است و از لذت بردن از شعر سنتی تا خوشی‌های مدرن را در بازنمایی آن‌ها نشان می‌دهد. 

این منتقد سینما یادآور شد: سینمای ما فکر می‌کند اگر می‌خواهد به طبقه متوسط بپردازد حتماً باید بگوید خیانت می‌کنند. این فیلم خوب است چون نمی‌خواهد بگوید این‌ها از سنت به مدرنیته پا گذاشته‌اند و با معضلات مدرنیته روبه‌رو شده‌اند، فیلم همدلانه است و برای همین شخصیت‌ها دوست‌داشتنی هستند.

مافی نیز در همین زمینه گفت: عمدتاً در پرداخت این طبقه ما در سینما معضلات اخلاقی را می‌بینیم. اما این فیلم به معضلات اخلاقی نمی‌پردازد و ما با آن‌ها همراه می‌شویم. کاراکترها به جهان‌بینی هم احترام می‌گذارند و فیلم آن‌ها را قضاوت نمی‌کند.

افخمی نیز با اشاره به یک ویژگی فیلم اظهار کرد: در این فیلم آدم‌هایی را می‌بینیم که ترس از مرگ دارند اما در عین حال ما را می‌خندانند و به‌تدریج فکر می‌کنیم این موقعیت خیلی هم ترسناک نیست.

افخمی با اشاره به ساختار کمدی این فیلم گفت: به نظرم این نوع کمدی بی سابقه است و شاید به آن بتوان گفت کمدی مکتب اصفهان که در تئاتر هم می توان آن را پیدا کرد اما در سینما به شکل مدرنی اجرا شده است. کمدی اصفهانی با نوعی تلخی و نیشخند و مرگ اندیشی همراه است و شوخی های آن با دیگر نقاط ایران متفاوت است. من این نکته را در زمان ساخت «گاوخونی» متوجه شدم که هر چقدر جلو رفتم دیدم دیدم این داستان به کمدی نزدیک است. بعد از آن یاد سخنی از پولانسکی افتادم که می گوید «ما تعجب می کنیم مردم دیگر نقاط جهان داستان مسخ کافکا را اینقدر جدی گرفته اند.» کافکا این داستان را به نوعی نوشته است که با نیشخند خوانده شود چون نوعی شوخی سیاه است. من بعدا متوجه شدم «گاوخونی» هم در خارج از ایران در اروپای مرکزی و سوئد به درستی فهمیده شد و در ایران هم فکر می کنم در اصفهان با آن ارتباط برقرار کردند و خوششان آمد اما در دیگر نقاط ایران به سختی می فهمند این نوعی کمدی است. سروش صحت بر خلاف من که احتمالا نتوانستم «گاوخونی» را آنطور که باید به درستی بسازم، خیلی خوب ساخته است. او شوخی تیپیک اصفهانی را با نوعی تلخ اندیشی و نگاه به جنبه پوچ زندگی به خوبی درآورده است و مردم دائما در حال خنده هستند.

مافی با اشاره به سریال‌های صحت توضیح داد: بسیاری «لیسانسه‌ها» را که بهتر از «فوق لیسانسه‌ها» است در تلویزیون دیده‌اند، آنجا هم شمایلی از آدم‌های طبقه متوسط به خودشان بازنمایی می‌کند. این فیلم هم چنین صحنه‌هایی دارد مثل زنی که می‌خواهد از مردی که قرار است بمیرد عکس بگیرد تا در زمان مرگ در اینستاگرام بگذارد و این نگاه سطحی او به مرگ ما را می‌خنداند.

وی اضافه کرد: تصور من این است که صحت با نگاه رواقی و اینکه مسیر از فرجام مهم‌تر است و یا خیام که می‌گوید دم را غنیمت بشمار با آدم‌های مدرن برخورد می‌کند و از این حیث است که کنتراست ایجاد کرده است. او با نگاهی شرقی به انسان مدرن نگاه می‌کند.

خوشخو با طرح یک سؤال در ادامه یادآور شد: من نگاه صحت را درباره مرگ متوجه نشدم و این فیلم مرا درباره مرگ قانع نکرد. او می‌خواهد برای فیلم و درباره مرگ معنایی بتراشد که من آن را درک نکردم. مخصوصاً در پایان فیلم که انگار نوعی مانیفست می‌خواهد ارائه کند و غیر از این خوبی این فیلم این است که مدام احساس ماورا را منتقل می‌کند.

مافی با بیان اینکه مرگ وضعیت هراس‌انگیزی است چون مجهول است، گفت: نگاه شرقی که در فیلم وجود دارد می‌گوید وقتی هستی خوش باش و هستی را فاصله تولد و رفتن می‌داند. بهتر بود که او بیانیه آخر فیلم را نمی‌داد انگار او ترسیده است که مخاطب آخرش بگوید خب که چی.

  خوشخو همچنین با اشاره به بازی‌های بازیگران فیلم گفت: فیلم گرم است و معلوم است که بازیگران حالشان خوب است. بازی خوبی از پژمان جمشیدی دیدیم و هانیه توسلی بازی متفاوتی داشت البته تقریباً همه خوب بودند.

مافی نیز درباره شخصیت‌پردازی کاراکتر اصلی فیلم عنوان کرد: علی مصفا در فیلم‌نامه خیلی منفعل است و تنها کار جدی که می‌خواهد انجام دهد خودکشی است اگر مصفا را کمی فعال‌تر می‌کرد و خرده قصه‌ها را بیشتر حول او می‌چید حرکت پرسوناژ به لحظه خودکشی و بعد لحظه‌ای که حالش خوب است برای ما باورپذیرتر است. در جاهایی از فیلم هم حس کردم دستش از راش‌ها خالی است.

افخمی در ادامه درباره نظرش نسبت به این فیلم تصریح کرد: از این نظر برای من سخت است که موضوعی سخت مثل مرگ را انتخاب کرده است اما آن را تقلیل نداده است. بدون اینکه آن را تخفیف دهد و از ابهت آن کم کند ما را وادار به خندیدن می‌کند و این نکته‌اش برای من عجیب است و فکر می‌کنم در ارتباط با موضوع مرگ این فیلم منحصربه‌فرد است.

مافی نیز در پایان این بخش به یک نکته اشاره کرد و گفت: شوخی‌های فراوانی در این فیلم وجود دارد اما سخیف نیست.

جزئیات خرید بلیت‌های جشنواره فیلم فجر

در ادامه در بخش میز خبر با مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر گفتگو شد که وی با اشاره به قرعه‌کشی فیلم‌ها توضیح داد: روزی چهار سئانس در طول جشنواره مشخص شده است که سئانس‌های اول، دوم و سوم به فیلم‌های بخش سیمرغ و نگاه نو و سئانس چهارم به فیلم‌های مستند و کوتاه اختصاص دارد.

وی درباره لغو مراسم افتتاحیه بیان کرد: تصمیم ما این بود که برای احترام فضای عمومی جامعه و همدردی با خانواده‌های حوادث اخیر افتتاحیه نداشته باشیم و این هزینه را به سیل‌زدگان سیستان کمک کنیم در قالب کاروانی در آن مناطق حضور پیدا کنیم.

نجفی درباره زمان پیش‌خرید بلیت‌های جشنواره نیز اعلام کرد: ساعت 12 روز دوشنبه 30 دی‌ماه پیش‌فروش در سایت جشنواره شروع می‌شود و تا ساعت 18 روز چهارشنبه نهم بهمن ادامه دارد. امسال بلیت‌ها در دو قیمت عرضه می‌شود قیمت سری در سینماهای مرکز و شمال شهر 15 هزار تومان و در سینماهای جنوب شهر مثل تماشا، راگا، کیان و فجر در اسلام شهر 10 هزار تومان است که به نسبت سال قبل در این چهار سینما افزایش قیمت نداشتیم.

مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر در پایان درباره حضور عوامل فیلم‌ها در سینمای رسانه اظهار کرد: عوامل اصلی فیلم‌ها در سینمای رسانه حضور دارند و پردیس چهارسو به سایر مهمانان جشنواره اختصاص دارد.

ایجاد شغل و تجاری‌سازی هنر از طریق انیمیشن

گفت‌وگوی بعدی این برنامه با حضور امیر آقایی به نمایندگی از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و احسان کاوه مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری درباره اقتصاد انیمیشن انجام شد.

امیر آقایی در پاسخ به اینکه انیمیشن می‌تواند نوعی استارتاپ باشد یا خیر؟ گفت: تکنولوژی، انیمیشن را وارد صنعت می‌کند و از این حیث هنر- صنعت در انیمیشن خود را نشان می‌دهد که باعث می‌شود مجموعه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری توجه زیادی به این حوزه نشان دهند. ما برای فعالان این حوزه تسهیلات لازم از جمله وام کم‌بهره، استفاده از نیروهای نخبه و... را فراهم می‌کنیم که بخشی از این‌ها در وب‌سایت شرکت‌های دانش‌بنیان وجود دارد.

وی ادامه داد: ما زمینه‌ای را ایجاد می‌کنیم که شرکت‌هایی که قدمت دارند دانش آموزان مستعد را شناسایی کرده و بورس‌های مهارتی شغلی را ایجاد کنند که فکر می‌کنم تا سال آینده یک مجموعه با این رویکرد وارد میدان شود.

کاوه نیز در ادامه گفت: انیمیشن در ایران بیشتر جنس هنری دارد درحالیکه در جهان در یک اثر سه‌بعدی سینمایی شاید در حدود 25 عنوان شغلی در کنار هم کار می‌کنند که فضایی صنعتی و تجاری است.

وی افزود: ما در مدیریت پروژه مشکل داریم. در جهان در یک پروژه گاهی تا 11 نوع تهیه‌کننده داریم که هر یک وظایفی دارند. به‌طور مثال فیلم «شیرشاه» تولید می‌شود، مرچندایز (ابزار جانبی) آن ساخته می‌شود، چهار سریال از آن تولید می‌شود و امسال لایواکشن آن هم به تولید رسید و باید نوعی اقتصاد پیرامون پروژه‌ها وجود داشته باشد تا چنین پروسه‌ای طی شود.

کاوه تصریح کرد: در این صنعت خیلی مهم است که آدم‌ها بتوانند دور هم جمع شوند. بعد از آن نکته دیگر این است که چطور می‌خواهیم پروژه‌ای را بازاریابی کنیم. باید در نظر بگیریم چقدر متخصص اقتصادی در این کار داریم که بسیاری از این‌ها قابل آموزش است.

آقایی در ادامه گفت: رویکرد اصلی معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری از چند سال پیش توانمندکردن با نگاه کسب‌وکار است.

وی اضافه کرد: ظرفیت‌هایی در خود صداوسیما برای تولید انیمیشن وجود دارد که در حال رشد است و تیم‌های جوان بیشتری وارد کار شده‌اند. در چنین فضایی صبر کردن اهمیت دارد، برخی از مجموعه‌های مالی به‌طور جدی وارد این فضا شده‌اند و خوب کار کرده‌اند.

کاوه نیز در ادامه به تیمی بودن تولید تجاری انیمیشن اشاره و عنوان کرد: ایده‌ای که به ذهن یک تهیه‌کننده ارشد می‌رسد باید توسط یک تیم ارائه شود که در همین رویدادهای رویازی که خود ما برگزار می‌کنیم به سفارش‌دهندگان و خریداران و سرمایه‌گذاران عرضه می‌شود. پس از این مرحله نقش تهیه‌کننده ارشد جدی می‌شود که باید سرمایه جذب کرده و قرارداد ببندد و بازگشت سرمایه را تضمین کند.

وی اضافه کرد: تهیه‌کننده همچنین باید برای پروژه مدل اقتصادی بنویسد که همه این کارها نمی‌تواند با یک نفر انجام شود و خود نگارش مدل اقتصادی بحثی جدی است. این پروسه‌ها باید طی شود تا پروژه به تولید برسد و بعد از تولید هم مراحلی دارد که بخشی از این فرایند در حوزه هنری انجام می‌شود.

مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری با اشاره به فعالیت‌های این مرکز افزود: ما پخش بین‌الملل، اکران و پخش داخل داریم تا بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم. همچنین تیم تبلیغاتی، بازارپردازی و توسعه بازار حرفه‌ای داریم و با همه این‌ها می‌توانیم نگرانی سرمایه‌گذار را رفع کنیم.

وی در پایان این برنامه عنوان کرد: سرمایه‌گذار با یک نفر و دو نفر قرارداد نمی‌بندد سرمایه‌گذار باید میلیاردی هزینه کند و بیش از ۳۰ ماه هم تحمل و صبر داشته باشد و این دو نکته ویژگی‌های مهم انیمیشن هستند.

انتهای پیام/ 

منبع: فارس

کلیدواژه: فیلم مرگ سینما آگاهی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۵۸۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • تنها تصاویر باقی مانده از مارک تواین / رشد جمعیت جهان در گذر تاریخ / هند جنوبی از نمای نزدیک / فضای شخصی چیست و چه میزان است؟ / دفاتر باز، گزینه مبالغه شده / بنزین زدن سریع‌تر است یا شارژ برقی؟
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • در سال ۱۸۱۶ جهان شاهد سالی بدون تابستان بود
  • قهرمانی زودهنگام و بدون باخت مس/ دربی نقش‌جهان به نام گیتی‌پسند
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • امیر بختیاری: تقلیل اقدامات ارتش در سال ابتدایی جنگ بی‌انصافی است/ در ارتش مخالفت چندانی با ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر وجود نداشت/ از سال دوم جنگ وحدت فرماندهی بین ارتش و سپاه از بین رفت
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت